پسر چوبی

پسر چوبی

پسرک هنوزفکرمی کند،به دنیایی که خبری از گربه نرِ و روباه مکارنیست...
پسر چوبی

پسر چوبی

پسرک هنوزفکرمی کند،به دنیایی که خبری از گربه نرِ و روباه مکارنیست...

میراث

بار من:
1-خود کار آبی 7 دهم ویه دونه مداد.
2-مسواک، مهر...
3-کتاب "علی" از شریعتی.برخلاف قبل که کتاب های مارکس رو داشتم.
4-مموری های لبالب از سخنرانی های "شریعتی"و"سروش"ومیوزیک هایی از"کیتارو"،"کلایدرمن"....
5-لب تاب.

جدی تر:  سانسورش نکردم ،لطفاًباخونواده نیاین.

من از چشم فامیل افتادم ... چون همیشه تو کوچه میخوابم

من به  فکرِ آبروم نیستم ... من هنوزم شبیه کودکیهامم

آلیس سرِ چارراه، همبازی ِ من بود... گل میفروخت ، فحش میخورد ، سیر میشد

با دست پر به سرزمین عجایب دوباره برمیگشت!!!    یا پیش پای پلیس، مخفیانه زیر میشد

مادرش هم شبیه خودش ، شب ِ پنجشنبه ها.. یواشکی میرفت زیرِ..{سانسور}..ببخشید ، زیرِ افکارم

شب ِ پنجشنبه که میشد تو خودم میگفتم.... من از نمازِ جمعه همیشه بیزارم

دیشب تسبیح ِ یک نفر پیشِ مادرش جا موند.... آلیس دوباره اسباب بازی داشت

مادر کبود بود از جای دندونا... بعدِ این ، فقط شوق ِ همجنسبازی داشت

سرزمین عجایب پایین ِ نقشه ی هر شهر... کنارِ دفن ِ زباله ... ببین ... دور نیست

نقشه ی کشورِ همسایه زیاد بزرگ بودش .... ندیدنش ، گناه ِ رئیس ِ جمهور نیست

 

شهرُ همیشه از شمال میسنجند.... نقشه ی شهر ها اینجا جنوب نداشت

جنوب ، مادرا ..شبم کار میکردند...شمال فقط...زمین ِ تنیسِ خوب نداشت

با یک شناسنامه چهار بار رای دادن... با یک شناسنامه چهار زن گرفتن...آآآآآآزاد بود

بابا که صیغه میکرد سنّت دین بودش...دختر که پرده نداشت دادُ بیداد بود

چند سال ِ پیش همینجا ، همین قصه تکرار شد... مریم به فاحشگی متهم میشد

خدا جسارت نداشت بگه که من بودم ....مریم ،زبون بسته بود، تو خودش خم میشد

 

چند سال ِ پیش همینجا ، همین قصه تکرار شد.... کوزِت با گریه نشست روبروت

کوزت از بچگی پرده نداشت ...نپرس کی زد...به یاد ِ شوهرِ تناردیه ...یک دقیقه سکوت...

                                                 

....

....

....

بابا برای زن ِ همسایه برادری میکرد...مامان برای کسی حق ِ خواهری نداشت

مامان برای دلبری ، مانتوی تنگ میپوشید.... اما برای نجابت ...روسری سر  میذاشت

من تو کودکیمم هیچوقت نفهمیدم...چرا مربّیِ مهدِ کودک همیشه اخمو بود؟

چرا بینِ بچه پنج ساله ها روسری میذاشت؟؟؟؟؟؟.... چرا خاله بازی همیشه ممنوع بود؟

اینجا هنوز هم کسی نمیدونه...آزادگی جرم ِ یه انسان نیست

با این حصار ها که تو فکرمون داریم...تنها اِوین مفهومِ زندان نیست

 

کی میشه یکی بشکنه مرزُ.... کی میشه یکی بین ِ ما  پاشه؟؟

یک آدم ِ برفی هم حق داره ... واسه یکبار، کبریت فروش باشه

درمان ِ این نا برابری شاید.... تسبیح ُ  مهر ُ  دعا نویسی نیست

دختر گناه نکرده زن باشه.... بابا نوئل همیشه  پرسپولیسی نیست

این اجتماع  درخور ِ تشویق ِ  .... وقتی که تفریحش  سکس ُ  سیگاره

وقتی که حتی سگ ِ من از فکر ِ ..... دختر ِ همسایه   تا صبح بیداره

 ....

....

تو زن شدی بی ازدواج ، آره ... یا خودکشی کن ... یا که بد میشه

این افتخار نیست که تو حجله....... تازه ، بوسیدن ُ بلد میشه

آلیس ، کوزِت، مریم  و حتی تو.... اینجا کسی فکر ِ شما ها نیست

شاید خدا ، نامرد ِ نامرد ِ ...... شاید خدا جز فکر ِ مردا نیست

تیتر ِ همه روزنامه های صبح....... باشید ، نباشید شکل ِ دیروزه

آلیس نباشه ، خب یکی دیگه...  یکی همیشه هست که میسوزه

 

رادیو پیام فکر ِ خیابوناس.... شهردار ، فکر ِ برج میلاده

کسی که مینویسه توی زندونه.... کسی که ساکته اینجا ، همیشه  آزاده

من که از چشم ِ فامیل افتادم ...  واسه جای ِ خوابم تو کوچه درگیرم

آخرش یه روز پای ِ اعتقاداتم....  با یه شلیک ِ ساده میمیرم

نماز ِ جمعه ها هم مثل ِ هر هفتست.... شب ِ پنجشنبه ها هم مثل ِ همیشه

مشکل ِ اصلی ِ ما سر ِ جاشه....  سرمربّی ِ تیم ملّی عوض میشه...

                                                                                هومن شریفی

 

                                  

نظرات 19 + ارسال نظر
آنا 1390/08/21 ساعت 01:46 ب.ظ http://lapeste.blogsky.com

سلام
خوبی ادم برفی

آنا 1390/08/21 ساعت 01:47 ب.ظ http://lapeste.blogsky.com

چی شد که سلیقت عوض شد
این دوتا تا اونجا که می دونم شبیه نیستن

ژینوس 1390/08/21 ساعت 02:33 ب.ظ http://zhinoos.blogsky.com

ناهید 1390/08/21 ساعت 08:09 ب.ظ http://http:/nz54.blogfa.com


سلام.
این متن زیبا مرا به یاد یکی از ایمیل هایی انداخت که برایم آمده بود.
کاملش را نمی شد این جا بیاورم!
قسمت هایی ازآن:
دست هایی که دیگر دلخوش به النگو هایی نیست ...که زرق و برقش شخصیتم باشد

من زنم
.... و به همان اندازه از هوا سهم میبرم که ریه های تو

میدانی ؟
درد آور است من آزاد نباشم که تو به گناه نیفتی


دردم می
آید باید لباسم را با میزان ایمان شما تنظیم کنم


دردم می
آید ژست روشنفکریت تنها برای دختران غریبه است


به خواهر و
مادرت که میرسی قیصر می شوی


دردم می
آید نمی فهمی


تفکر فروشی
بدتر از تن فروشی است


دردم می
آید آنقدر خوب سر وجدانت کلاه میگذاری

و هر بار
که آزادیم را محدود میکنی

میگویی من
به تو اطمینان دارم اما اجتماع خراب است

میدانی ؟

دلم از
مادر هایمان میگیرد

مادرم از
خدا میترسد ... از لقمه ی حرام میترسد ... از همه چیز میترسد


دردم می
آید ... این را هم بخوانی میگویی اغراق است....

موق تر باشی.







دردم می
آید


از این همه
بی کسی دردم می آید

میس بهار 1390/08/21 ساعت 10:56 ب.ظ

سلام
چه توشه سنگینی ...اون وقت ....
-خودکار 0.7 دهم رو خوب اومدی ....
..................................................................................
لعنتی ...................................................
..................................................................................
+++خیلی از همینه ...
.................................................................................
خورد خورد می گفتین
یه هو همش اینجا
گیر کرده .....
خیلی ...
...........................................................................

میس بهار 1390/08/21 ساعت 11:22 ب.ظ

واییییییییییییی
خیلی ناز بود و بسی انوه انگیز ناک ....
خیلی ...خیلی خیلی ....
از تهش مونده بود اینگاری
..........................................................
موفق باشی آدم برفی
امیدوارم پروژهتون زود زود تموم ه دوباره بیای ....

سپهر 1390/08/23 ساعت 12:00 ق.ظ http://acappuccino.blogsky.com/

حداقل بگذار میراثت را با هم حمل کنیم ...
بارت را بریز تو کوله ی من بزرگ است ، تا خود سپهر هم می توان رفت با این ها .
سلام

ANNA 1390/08/23 ساعت 04:40 ب.ظ http://lapeste.blogsky.com

سلام
خوبی ؟
عیدت مبارک

ادم برفی ها مخصوصا از نوع عاشقش که غیب نمی شن
پس کجایی

مونا 1390/08/25 ساعت 02:37 ب.ظ http://mahfeleasheghaneh.blogfa.com/

به سه چیز تکیه نکن، غرور، دروغ و عشق

آدم با غرور می تازد، با دروغ می بازد و با عشق می میرد

"دکتر شریعتی"

میس بهار 1390/08/26 ساعت 11:27 ب.ظ http://2khtare-havva.blogsky.com

سلام
هوینجوری
اومدم ببینم چه جوریاس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ژینوس 1390/08/27 ساعت 04:42 ب.ظ http://zhinoos.blogsky.com

آدم برفی کجایی؟

ناهید 1390/08/30 ساعت 12:19 ق.ظ http://nz54.blogfa.com

هر کجا هستی
آسمانت آبی
و
تمام دلت از غصه ی دنیا خالی.

سلام
جایتان بس خالی است.

ناهید 1390/09/01 ساعت 12:22 ق.ظ http://nz54.blogfa.com

سلام
در پناه حق باشی
آدم برفی جان.

تلخ ...

ژینوس 1390/09/02 ساعت 06:36 ب.ظ http://zhinoos.blogsky.com

آدم برفی تو زنده ای یا آب شدی؟؟؟

ناهید 1390/09/03 ساعت 11:43 ب.ظ http://nz54.blogfa.com

سلام
آن روز که گفتی مدتی نیستی
درک نکردم معنی این مدتی را
در پناه حق
شاد باشی.
یاعلی.

میس بهار 1390/09/06 ساعت 05:32 ب.ظ

هیچی دیگه
اومدیم اینجا دیدیم
کسی خونه نیس ...
گفتیم از سوت و کوری درش بیارم...

.............................................

ناهید 1390/09/11 ساعت 07:46 ب.ظ http://nz54.blogfa.com

سلام
در پناه حق باشین.

سلام
نوشته هاتونو خوندم زیبا و با احساس نوشتین تبریک میگم
اگه دوست داشتین تبادل لینک کنیم من گذاشتم
سلامت باشین

ممنون....لطف داری
شمارولینک میکنم

سلام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد