پسر چوبی

پسر چوبی

پسرک هنوزفکرمی کند،به دنیایی که خبری از گربه نرِ و روباه مکارنیست...
پسر چوبی

پسر چوبی

پسرک هنوزفکرمی کند،به دنیایی که خبری از گربه نرِ و روباه مکارنیست...

عطر

از این راهرو یک نفر رد شده
که عطرش همونه که تو می زنی
برای به زانو در آوردنم
تو از مرگ حتی جلو میزنی

 از این راهرو یک نفر رد شده
مث ِ وقتایی که تو ناراحتی
نفس میکشم با تمام وجود
عجب عطر خوبی زده لعنتی

صدات میکنم تا همه بشنون
جواب ِ  صدام غیر پژواک نیست
من اونقد شکستم که حس میکنم
که هیچ ارتفاعی خطرناک نیست

یه جوری دلم تنگ میشه برات
محاله بتونی تصور کنی
گمونم نمیتونی حتی خودت
جای خالیتو تو دلم پر کنی

از این راهرو یک نفر رد شده...
                                    
مونا برزویی